بارداری
سلام عزیزم میخوام در مورد دوران بارداریم برات بگم در ماه رمضان فهمیدم که 2هفته هست که تو دل مامانی هستی و 11 تا روزه گرفته بودم و بقیه اش رو خوردم بابات همیشه می گفت خبر حاملگی رو من برات اول خبر میدم چون بابای تو ازمایشگاه کار میکنه کل ازمایشهای شما کوچولو رو بابایی خودش انجام داده ولی اونروز من همینجوری یه تست ادار از خودم گرفتم و دیدم که دو خطه شد اولش یه چند ثانیه هنگ کردم بعد دیگه از خوشحالی نمیدونستم چی کار کنم به بابایی هم که گفتم بابایی هم مثل من کمی هنگ کرد بعدش دیگه از خوشحالی در خودش نمیگنجید بعد به همدیگه تبریک گفتیم وخوشحالی کردیم بعد بلافاصله بابایی به مامان مینا زنگ زد خبر اومدن شما رو داد مامانم خیلی خوشحال شد فرداش ...
نویسنده :
مامان شقایق
17:11