واکسن 18 ماهگی
سلام عروسکم مامانی قربونت برم بلاخره واکسن 18 ماهگیتو زدن موقع تزریق واکسن نفهمیدی ولی وقتی اومدیم خونه پات درد میکرد و اه و ناله میکردی ما هم برات استامینوفن میدادیم تا تب نکنی دردت کمتر بشه روز اول به سختی تموم شد روز دومشم مهمونی دعوت بودیم منم فکر کردم که دیگه پات خوب شده ولی نشده بود خیلی اذیت شدی و گریه کردی فدات شم روز سوم هم دردت کمتر شده بود و بعدش دیگه خوبه خوب شدی
وای الان چه اداهایی ک در نمیاری عاشقتم دیروز یه پشه رو توپت نشسته بود بهش عصبانی شده بودی و بانگشتت خودتو نشون میدادی که توپ منه پاشو ازش هم میترسیدی و نمی تونستی طرفش بری واییییییییییی که چه قد خندیدیم الان که میگیم عروسک مامان کیه خوشگل مامان کیه الای کو این خرگوش مال کیه خودتو نشون میدی و ذوق میکنی تو تلوزیون هر چی میبینی میخوای وقتی یکی داره گریه میکنه تو هم شروع به گریه کردن میکنی قربونه اون دل مهربونت برم وکلی از این کارها منم محکم بغلت میکنم و بعد بوسه بارونت و هزار با خدارو شکر منم که همچین فرشته ی مهربونی برامون داده
ببین چه خیار کوچکی رو با چه اشتهایی میخوری خیار هم قدته
چه ناز خوابیدی