روز دختر
سلام عروسک مامانی اونروز که روز دختر بود شب بابا از سر کار برگشتنی رفتیم به افتخارت یه کیک خوشگل و خوشمزه خریدیم روز تولدت چون کیک نگرفته بودیم تو دلم مونده بود که واسه دخترم کیک نگرفتم به هر حال میخواستم یه جورایی جبران کنم خب بگذریم یه کیک خوشمزه گرفتیم و رفتیم خونه مامان مینا اینا که باهم باشیم و خوش بگذره اونجا کیک رو بریدیم و خوردیم و خوشحالی کردیم بابایی هم هم واسه من هم واسه شما نقدی کادو داد جداگانه خوش گذشت و حالا عکسها
کیک رو میخواستی که انگشت بزنی
کیک اومد نزدیک و انگشت زنی یکی از توت فرنگی هارو برداشتی
ال ای جون و بابا فرهاد
ال ای جون و بابا ناصر
دوستت داریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی